من معتقدم ابوبکر جانشین پیامبربود
شیعه معتقد است كه همان طورى كه ارسال رسول براى هدایت مردم، باید از طرف خداوند متعال باشد، خلیفه و جانشین او نیزباید از طرف خداوند عالم منصوب شود.
بنابراین كسانى كه مدعى اند ابوبكر خلیفه بلافصل رسول خداست، باید استدلال كنند كه او به چه صورت این خلافت را به دست آورده است. از این رو، مكتب شیعى، پیرو نظریه نص و انتصاب الهى است و معتقد است كه جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، باید از طرف خداوند متعال و خود آن حضرت تعیین و اعلام شود. این اعلام، به دو گونه زیر مى باشد:
الف) بیان اوصاف، شرایط و ویژگى هایى كه انسان با ملاحظه آنها یقین پیدا مىكند كه مصداق انحصارى این اوصاف، خلیفه و امام مسلمانان بعد از رسول خداست؛ مثل آن چه در آیه ذیل آمده است:
إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُۆْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ[1]؛ «ولىّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و كسانى كه ایمان آوردهاند؛ همان كسانى كه نماز را برپا مىدارند و در حال ركوع، زكات مىدهند».
این اوصاف، در هر كس باشد، او جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مىباشد. زمخشرى، دانشمند سنى، در تفسیر آیه فوق، اذعان مىكند كه این آیه، درباره امیرمۆمنان علیه السلام نازل شده است[2].
ب) از سوى رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اسم امیرمۆمنان علیه السلام، به عنوان جانشین بلا فصل خود تصریح شده است.
بنابراین، شیعه معتقد است كه به دلیل نام بردن او از سوى پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، او خلیفه بلافصل رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مى باشد. به این دو نمونه كه یكى در آغاز و دیگرى در فرجام رسالت، صورت پذیرفت، دقت كنید:
1- ماجراى یوم الدار؛ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در آغاز دعوت علنى كه با دعوت از خویشاوندنش شروع شد، به فرمان خداوند، اقوام و بستگان نزدیك خود را جمع و رسالت خویش را به آنان ابلاغ كرد و در همان مجلس اعلام كرد كه هر كس از شما در پذیرفتن دعوت من سبقت جوید، او پس از من، جانشینم خواهد بود كه از میان آنان، فقط حضرت على علیه السلام جواب مثبت داد و دعوت آن حضرت را پذیرفت و بعد، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «انت اخى و وصیى و وزیرى و وارثى و خلیفتى من بعدى[3]؛ تو، برادر، وصى، وزیر، وارث و جانشین بعد از من هستى».
صفحات: 1· 2